موضوعات
دوستان
برچسب ها
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
شوخی های رزمندگان در جبهه / کفشامو کجا می بری؟ آشپزبا تعجب سرش رو تکونی داد و گفت : جل الخالق اینها دیونه اند یا اجنه و بعد رفت تو آشپزخونه ..هنوز نرفته بود که صدای خنده ی بچه ها سنگرو لرزوند خرمشهر بودیم ! آشپزاومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوی هر نفر ورفت . بچه ها تند نون هارو گذاشتند زیر پیراهنشون . کمک آشپز اومد نگاه سفره کرد . تعجب کرد . تند و تند برای هرنفر دوتا کوکو گذاشت ورفت . بچه ها با سرعت کوکوها رو گذاشتند لای نون هائی که زیر پیراهنشون بود . آشپز و کمک آشپز اومدن بالا سر بچه ها . زل زدند به سفره . بچه ها شروع کردند به گفتن شعار همیشگی :(( ما گشنمونه یاالله ! )) .
نوشته شده به دست جامانده از قافله
شوخی در جبهه-خاطرات دفاع مقدّس تابلو نوشته های طنز جبهه لبخند بزن دلاور. چرا اخم؟!! مادرم گفته ترکش نباید وارد شکمت شود لطفا اطاعت کنید. مسافر بغداد (خمپاره نوشته شده قبل از شلیک) ورود اشیاء داغ مخصوصا ترکش ممنوع (لباس نوشته)
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|