موضوعات
دوستان
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
خوی خوش و خلق نیکو، عامل انسجام جوامع / اخلاق خوب وخوش فضیلت مسلمان پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله: اَحَبُّكُمْ اِلَى اللّه ِ اَحْسَنُكُمْ اَخْلاقا؛ محبوب ترين شما در نزد خدا، خوش اخلاق ترين شماست. [مجمع البيان، ج ۱۰، ص ۸۷] آدمی از تنهایی گریزان و هراسان است. از این رو دوست می دارد که با مردمان دیگر باشد و از آنان بهره گیرد. شاید اگر خوی سودجویی و خودخواهی به معنای خواستن خود و دوستی ذات خویش نبود گرایش به اجتماع نمی داشت؛ ولی از آن جایی که آدمی موجودی به یک معنا خودخواهی است و سودجویی در وی انگیزه ای قوی ای دارد به اجتماع میل و گرایش شدیدی نیز می یابد؛ زیرا اجتماع تنها جایی است که وی را از نظر تن و روان و جسم و جان تامین می کند و نیازهایش را برآورده می سازد. انسان در جست و جوی آرامش روان و آسایش تن به احتماع نیازمند است.
اگر تامین این دو نیاز نبود شاید تنهایی را بیش تر می جست و می خواست. بر پایه این گرایش ذاتی انسان به اجتماع به جهت برآورد خواسته ها و نیازهای شخصی خویش است که برخی چون علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بر این باور است که انسان به طور طبیعی موجودی استخدام گر است و همین استخدام گری انسان است که به عنوان علت تامه وی را به سوی اجتماع کشانده است و انگیزه ای شده است تا اجتماع و مدنیت را پدید آورد و قوانین را بر مهار و تعدیل وضعیت استخدام یک دیگر پایه گذار کند.
به این معنا که فضایل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی پسندیده امری اکستابی است که از راه آموزش و پرورش در اشخاص انسانی ایجاد می شود. بنابراین نمی توان بر این باور بود که شخص بدون آموزش و پرورش و یا اراده شخصی بتواند به شخصی کامل و سالم از نظر روان شناسی اجتماعی تبدیل گردد. از این جاست که نقش آموزش و پرورش و جایگاه آن مشخص و دانسته می شود.
اهمیت و ارزش آموزش و پرورش از آن روست که تنها عامل اصلی برای ایجاد شخصی کامل و سالم می باشد. بی آن که آموزشی و یا پرورشی باشد امید به داشتن افراد سالم و کامل و جامعه ای سالم و کامل ، بیهوده است.
از این جاست که با شناخت کامل از انسان و وضعیت او به مساله آموزش و پرورش انسان توجه ویژه ای مبذول می شود و از آن به عنوان یکی از اهداف مهم نبوت و پیامبری یاد می گردد.
قوانین هر چند در حفظ وحدت و جلوگیری از سوء استفاده و تجاوز نقش مهمی را ایفا می کند ولی انسان به جهت روحیه شدید خودخواهی و حب ذات و استخدام گری می کوشد تا قوانین را دور زند و به شکلی قانونی به بهره کشی و استخدام گری بیش از اندازه از دیگری اقدام کند. قانون کردن تجاوز و تعدی از حقوق با حفظ حقوق و قوانین برای انسان هایی که از هوش و استعداد برتر و بالاتری بهره مند هستند بسیار آسان است.
این جاست که عقل عقلایی انسان و عقل جمعی وی به یاری و کمک دیگرانی آمده است که از هوش و تیزی کم تری برخوردارند. اصول اخلاقی همانند به عنوان یک حکم عقلی به یاری انسان آمده است تا ضمن حفظ پایه های ظاهری جامعه با قانون به حفظ و تقویت درونی آن از طریق اصول اخلاقی اقدام کند.
این گونه است که اصول اخلاقی بهتر و سازنده تر و تاثیرگذارتر از قوانین عمل می کند و به عنوان وجدان بیدار و داور درون عمل می کند و نمی گذارد تا شخص قوانین را دور زند و از ضعف و ناتوانی دیگری سوء استفاده کند.
فضیلت های اخلاقی فضلیت های اخلاقی به دسته ای از حالات انسانی گفته می شود که به طور اکتسابی در انسان پدید و ایجاد می شود. در برابر فضلیت های رذایل اخلاقی قرار می گیرد که آن نیز حالات انسانی است که به طوری اکتسابی ایجاد می شود. آن چه مایه ارزش است آن که حالتی در انسان پدیدار گردد که وی را به سوی سلامت روانی و اجتماعی بکشاند و زمینه های کمال را در وی تقویت نماید.
به این معنا که این امور هر چند در حوزه ذاتیات انسانی قرار می گیرد با این همه از این قابلیت برخوردار است که تحت آموزش و پرورش تغییر شکل و تا اندازه ای ماهیت دهد هر چند که هر گز در این دنیا آن را از دست نخواهد داد ولی می تواند آن ها را مهار و هدایت و تعدیل و یا تقویت کند.
از فضایل اخلاقی می توان به عدالت خواهی و ستم گریزی انسان اشاره کرد. انسان به حکم عقل به این دو مساله واکنش های متفاوتی نشان می دهد. دادگری و عدالت خواهی را خوش می دارد و از بی داد و ستم گری بیزاری می جوید. داد را دوست داشته و آن را می پسندد و بیداد را زشت و ناپسند می شمارد. فضلیت خوش خلقی خوش خلقی حالتی در انسان است که موجب می شود تا در رفتار خویش نرم خوی بوده و در گفتار خویش پاکیزگی داشته و با روی گشاده و زیبا با دیگران برخورد کند. گشادگی و تازگی و طراوت در او نمودار می شود و سخن نیکو بر زبانش جاری می گردد و نسبت به همگان نرم می گیرد و سخت گیری را ناخوش می دارد.
انسان از نشستن با او خسته نمی شود و دل به دیدارش شاد می گردد. از گفتار نرم و نیکویش بهره می برد و از اعمال و رفتار سود می جوید. چنان سخن به نیکویی می گوید که روان را آرامش می بخشد و چنان عمل می کند که تن را به آسایش می رساند. کارکردهای اجتماعی خوش خلقی اگر به فضلیت اخلاقی حسن خلق به خوبی دقت و تامل شود همانند بسیاری از فضایل اخلاقی با توجه به کارکردهای اجتماعی آن از ارزش و اعتبار برخوردار شده است. به این معنا که اصول اخلاقی بیش از آن که کارکرد خودسازی و بازتاب فردی و شخصی داشته باشد با توجه به کارکردهای اجتماعی آن مورد تاکید عقل و عقلا قرار گرفته گرفته است و در فهرست بلند فضایل اخلاقی قرار گرفته اند.
البته به جهت بینش و نگرش توحیدی محض قرآن همواره باید به منشای آن توجه داشت. در همین آیه خداوند توضیح می دهد که علت تبدیلی دشمنی به دوستی آن است که خداوند به صفت و اسم ولی و حمیم بر آن اشخاص و جامعه تجلی می کند. بنابراین ولایت و دوستی و محبت خداوند و مهربانی و حمیم بودن بیش از اندازه خداوند است که در انسان و جامعه تجلی می کند و آتش دشمنی راب ه شعله گرم دوستی و محبت تبدیل می کند.
شفقت و مهربانی موجب می شود تا عمل جذب به آسانی صورت گیرد. خداوند به پیامبر اکرم (ص) می قرماید که اگر خداوند به اسم رحمت و مهربانی بر تو تجلی نکرده بود و تو به این نام بزرگ و عظیم پرورش نمی یافتی از نرم خویی نسبت به مردمان برخوردار نمی گشتی و این گونه مردمان پروانه وار دور تو نمی گشتند و از او اطاعت و پیروی نمی کردند.( همان ) خلق عظیمی که پیامبرش بدان ستوده می شود(قلم آیه 4) خلق نرم و خوش خلقی یکی از آن هاست.
منبع : سایت یاد وخاطره شهدا به نقل از پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|