موضوعات
دوستان
برچسب ها
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
ولايت فقيه در انديشه امام خمینی(ره) 1ـ خيال مي كنند كه اگر حكومت فقيه باشد، حكومت ديكتاتوري است و اگر چنانچه فقيه در كار نباشد، ديگر هر كه مي خواهد باشد. اگر شمر هم باشد اين آقايان اشكالي به آن ندارند فقط فقيه را بهش اشكال دارند. اشكال هم براي اين است كه از اسلام مي ترسند.(1) 2 ـ اينهايي كه مي گويند؛ «ديكتاتوري»، اسلام را نمي فهمند چي هست. فقيه اسلام را نمي دانند، خيال مي كنند ما هر فقيه، هر فقيه هرچه فاسد باشد، اين حكومت، فقيه اگر پايش را اين طور بگذارد. اگر يك گناه صغيره هم بكند، از ولايت ساقط است.(2) 3 ـ ما مي خواهيم كه فقيه باشد كه جلوي ديكتاتورها را بگيرد، نگذارد نخست وزير ديكتاوري كند، نگذارد رئيس مثلاً لشگر ديكتاتوري بكند، ... نه اينكه بخواهيم ديكتاتوري درست كنيم.(3) 4 ـ اين كه در قانون اساسي يك مطلبي ولو به نظر من يك قدري ناقص است و روحانيت بيشتر از اينها در اسلام اختيارات دارد و آقايان براي اينكه خوب ديگر خيلي با اين روشنفكرها مخالفت نكنن، يك مقداري كوتاه آمدند اينكه در قانون اساسي هست، اين بعض شئون ولايت فقيه هست نه همه شئون ولايت فقيه.(4) 5 ـ از ولايت فقيه آن طوري كه اسلام قرار داده است، به آن شرايطي كه اسلام قرار داده است هيچ كس ضرر نمي بيند؛ يعني آن اوصافي كه در ولي است، در فقيه است كه به آن اوصاف خدا او را ولي امر قرار داده است و اسلام او را ولي امر قرار داده است، با آن اوصاف كه نمي شود كه يك پايش را كنار يك قدر غلط بگذارد، اگر يك كلمه دروغ بگويد، يك كلمه، يك قدم برخلاف بگذارد، آن ولايت را ديگر ندارد.(5) لطفا برای ادامه، روی ادامه مطلب کلیک کنید!!!! موضوعات مرتبط: ولایت فقیه، سخنان بزرگان
نوشته شده به دست جامانده از قافله
در روز بیستم جمادى الثانى ۱۳۲۰ هجرى قمرى مطابق با ۳۰ شهریـور ۱۲۸۱ هجرى شمسى ( ۲۴ سپتامپر ۱۹۰۲ میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد.
به گزارش جهان به نقل از جماران، او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. برای مشاهده متن کامل، روی ادامه مطلب کلیک کنید!!!!!! موضوعات مرتبط: ولایت فقیه، بزرگان
نوشته شده به دست جامانده از قافله
![]() ولایت فقیه از دیدگاه استاد مطهری بحث مهم ولایت فقیه و تبیین مسایل تئوریک آن از جمله مسایل مهم فلسفه سیاسی در اسلام می باشد که هرچند در مورد آن تالیفات و تحقیقات فراوانی انجام شده، اما راه طی نشده در فرایند تحلیلی آن بسیار است.این مقاله کوششی در همین راستاست.
برای مطالعه کامل متن ، روی ادامه مطلب کلیک کنید!!!!
نوشته شده به دست جامانده از قافله
ولایت فقیه به معنای حاکمیت فقیه نیست! در روزهای شهادت شهید مرتضی مطهری بیمناسبت نیست اگر بازخوانی از دیدگاه ایشان نسبت به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه داشته باشیم. آنچه میآید گزیدهای از سخنان شهیدمطهری درباره جمهوری اسلامی و جایگاه ولایت فقیه است که به صورت پرسش و پاسخ درآمده است. حاکمیت ملی به چه معناست؟ «حاكمیت ملى یعنى قوه قانونگذارى (در كادر قانون اساسى) و قوه مجریه و قوه قضائیه ناشى از ملت است.» [1] «جمهورى» مربوط به شكل حكومت است كه البته مستلزم نوعى دموكراسى است یعنى مردم حق حاكمیت دارند.»[2] «حق حاكمیت به معنى این است كه مردم حق دارند كه سرنوشت خودشان را خودشان در دست بگیرند و این ملازم با این نیست كه مردم خودشان را از گرایش به یك مكتب و ایدئولوژى و از التزام و تعهد به یك مكتب معاف بشمارند.»[3] حاکمیت ملت منافی با قبول اسلام است؟ «ملت ایران هرگز حق حاكمیت ملى را منافى با قبول اسلام به عنوان یك مكتب و یك قانون اصلى و اساسى كه قوانین مملكت باید با رعایت موازین آن صورت گیرد ندانست و لهذا در متن قانون اساسى ضرورت انطباق با قانون اسلام آمده است.»[4] منظور از ولایت فقیه، حکومت فقیهان است؟ «تصور مردم امروز از ولایت فقیه این نبوده كه فقها حكومت كنند و دولت را به دست گیرند، بلكه در طول اعصار، تصور مردم از ولایت فقیه این بوده است كه به موجب این كه مردم مسلمانند و وابسته به مكتب اسلامند، صلاحیت هر حاكمى از نظر این كه قابلیت مجرى بودن قوانین ملى اسلامى را داشته باشد باید مورد تأیید و تصویب فقیه قرار گیرد.»[5]
آیا نظر امام خمینی قدس سره هم نظر شهید مطهری است؟ شهیدمطهری در یکی از یادداشتهای خود درباره نظر امام مینویسد: «لهذا امام در فرمان خود به نخست وزیر دولت موقت مىنویسد: به موجب حق شرعى (ولایت فقیه) و به موجب رأى اعتمادى كه از طرف اكثریت قاطع ملت، نسبت به من ابراز شده است، من رئیس دولت تعیین مىكنم. پس نقش فقیه در جمهوری اسلامی چیست؟ «نقش فقیه در یك كشور اسلامى كه ملتزم و متعهد به اسلام است و اسلام را به عنوان یك ایدئولوژى پذیرفته است نقش یك ایدئولوگ است نه نقش یك حاكم. وقتى كه مردم آن ایدئولوژى را پذیرفتهاند قهراً براى ایدئولوگ هم نقشى قائل هستند یعنى اوست كه نظارت مىكند بر این كه این ایدئولوژى درست اجرا مىشود یا نه، آیا این شخص كه مىخواهد رئیس دولت بشود و به عنوان مجرى قانون در كادر اصول این ایدئولوژى حركت كند صلاحیت چنین كارى را از نظر آن ایدئولوژى دارد یا ندارد؟ ولایت فقیه ولایت ایدئولوژیك است و اساسا خود فقیه را مردم انتخاب مىكنند.»[8]
پینوشت: [1]مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج24، ص: 324. [2] همان، ص:331. [3] همان، ص: 331. [4]همان، ص: 324. [5]همان، ص: 324. [6]همان، ص: 333. [7]همان، ص: 324. [8]همان، ص: 333.
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|