موضوعات
دوستان
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
پیش درآمد حادثه عاشورا را با توجه به ماهیت و اهداف و پیامدهایش، میتوان عظیمترین واقعه در نظام هستی برآورد کرد، این بدان روست که قهرمان و شخصیت حادثه، شخصیتی همچون حسین بن علی علیهالسلام ؛ برترین هدف آن، حفظ اصالت برترین ادیان، و مهمترین پیامد آن بقای اسلام است. چنین حادثهای با این ویژگیها از عصر آدم علیهالسلام تا بعثت حضرت خاتم صلیاللهعلیهوآله سابقه نداشته است؛ اسلام که با بعثت نبی گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله در عرصه هستی رخ نمود، در بقایش ریزهخوار خوان قیام حسینی است.
روایات امامان شیعه علیهمالسلام بیشترین روایات در محورهای یادشده، مربوط به گریه اجزای نظام هستی پس از شهادت امام حسین علیهالسلام است. در این روایات، گاه از گریه زمین و آسمان، و گاه از گریه آنچه در هستی است و یا گریه آنچه ما بین زمین و آسمان و آنچه در آنهاست، و یا گریه خورشید و ماه، و یا گریه بهشت و دوزخ سخن به میان آمده است. روایات اصحاب ائمّه علیهمالسلام مسأله گریه آسمان و زمین و دیگر اجزای نظام خلقت در کلمات اصحاب برجسته امامان شیعه علیهمالسلام نیز منعکس شده است که به نمونههایی از آن اشاره میشود: روایات اهل سنّت در منابع اهل سنّت نیز روایات زیادی درباره گریه اجزای مختلف نظام هستی پس از شهادت امام حسین علیهالسلام به چشم میخورند که برخی از آنها مرور میشوند: اشعار خون گریستن هستی در شهادت سید شهیدان در اشعار شعرا نیز منعکس شده است که برای نمونه، به مواردی اشاره میشود: نقل و تحلیل روایات از روایاتی که گذشت میتوان چنین استنباط کرد که اصل مسأله گریه هستی ـ به ویژه زمین و آسمان ـ بر شهادت امام حسین علیهالسلام امری قطعی است؛ زیرا روایات بسیاری از جانب امامان شیعه علیهمالسلام ، اصحاب آنان و راویان غیر شیعی در این زمینه صادر شده که در مجموع، گریه نظام هستی بر حادثه قتل حسین علیهالسلام را مسجّل میکنند. به ویژه آنکه بعضی از این روایات دارای سند صحیح بوده و یا در منابع معتبری همچون کامل الزیارات نقل شدهاند و بدین لحاظ، شاید تلاش برای نقد سندی این روایات چندان ضروری و سودمند نباشد؛ چرا که میتوان نسبت به اصل مدعای این روایات، ادعای تواتر معنوی کرد. مدت زمان گریه اما همانگونه که از بررسی روایات یادشده به دست میآید، اختلافاتی در مضامین این روایات به چشم میخورد. یکی از بارزترین وجوه اختلاف روایات، اختلاف در مدت زمان این حادثه است. در روایات رسیده از امامان شیعه علیهمالسلام سهگونه تعبیر دیده میشود: محدوده گریان از اجزای هستی نکته دیگری که درباره روایات یادشده مطرح میباشد، تعابیر گوناگونی است که در ارتباط با محدوده اجزای هستی، که در شهادت امام حسین علیهالسلام گریستند، به چشم میخورد. برخی از روایات به طور کلی، به گریه اسمان و زمین اشاره کردهاند، اما در برخی تعابیر دیگر تعابیر بسیار عام هستند و تمامی پهنه هستی را شامل میشوند. در جمعبندی روایات، میتوان به این نتیجه رسید که: تبیین و توجیه گریه هستی اما گریه اجزای گوناگون هستی چگونه قابل تبیین و توجیه است؟ آیا نه این است که گریه را تنها باید به موجودات ذیشعور نسبت داد؟؛ بدینسان، چگونه میتوان ـ مثلاً ـ خورشید را یا ستارگان را و کوهها و جنگلها و حیوانات را گریان دانست؟ اختصاص گریه هستی بر امام حسین علیهالسلام و یحیی بن زکریّا علیهالسلام از همینجا، سرّ اختصاص گریه هستی برای امام حسین علیهالسلام و یحیی بن زکریّا علیهالسلام روشن میشود. گرچه عظمت شهادت امام حسین علیهالسلام آنچنان بوده که نظام هستی، حتی در شهادت حضرت یحیی علیهالسلام نیز همچون گریهاش بر شهادت امام حسین علیهالسلام نگریست و روایات شاهد بر این مدعایند. البته بنابر برخی روایات، بعضی از اجزای هستی به هنگام رحلت مؤمن، برای فقدان او میگریند؛ چنانکه ابن عباس از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله روایت کرده است: «هر مؤمنی را در آسمان دری است که محل صعود اعمال و نزول رزق اوست، و به هنگام مرگ وی، این قسمت از آسمان و محل نماز مؤمن در زمین در مرگ او میگریند.»(46) ولی همانگونه که روشن است، این روایت از گریه بخش خاصی از نظام هستی بر فقدان مؤمن حکایت دارد و نه تمام هستی؛ و گریه تمام نظام هستی از ویژگیهای امام حسین علیهالسلام است. انگیزه اهل سنّت در نقل این روایات سخن پایانی بازگشتی است به آنچه در ابتدای این مقال درباره تبیین و تحلیل برخی از محققان معاصر نسبت به عنایت خاص منابع اهل سنّت درباره رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین علیهالسلام ارائه شد، مبنی بر اینکه این عنایت ویژه در این منابع به دلیل منصرف کردن اذهان از فلسفه اصلی قیام امام حسین علیهالسلام بوده است. اما به نظر میرسد اگر قدری واقعبینانهتر به روایات شیعی و سنّی در زمینه مورد بحث بنگریم ـ به ویژه با قطعی بودن برخی از این حوادث و خوارق عادات، و تواتر معنوی روایات مربوط(47) ـ میتوان توجه خاص راویان و مؤلفان اهل سنّت به این بحث را ناشی از محسوس و عیان و انکارناپذیر بودن این حوادث از سویی، و جایگاه رفیع حسین بن علی علیهالسلام ، حتی در میان گروههای غیرشیعی، از سوی دیگر دانست. همین جایگاه رفیع است که بسیاری از عالمان غیرشیعی را به لعن قاتلان حسین بن علی علیهالسلام و از جمله یزید بن معاویه واداشته است، در حالیکه لعن خلفا با مبنای آنان چندان سازگار نیست.(48) پی نوشتها: 1ـ اصغر قائدان، «تأمّلی چند پیرامون گزارش حادثه کربلا در منابع مورّخان اهل سنّت»، مجموعه مقالات کنگره بینالمللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1375، دفتر سوم، ص 70ـ72. منبع: فصلنامه معرفت
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|