موضوعات
دوستان
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
پرخاشگری / دیدگاه ها و نقش خانواده درایجاد خشونت رفتاری وپرخاشگری دیدگاه ها در منشا و علت پرخاشگری یکی از جنبه های حایز اهمیت موضوع پرخاشگری کنکاش به منظور پی بردن به منشا و علت پرخاشگری است . با توجه به افزایش چشم گیر جنگ ها و خشونت ها در مقیاس بین المللی در طی سده اخیر توجه همگان به ویژه دانشمندان و محققین به تحقیق نظری پیرامون منشایابی پرخاشجویی معطوف گردیده است . در این زمینه دو دیدگاه عمده مطرح شده است . دیدگاه غریزی و فطری که در اوائل قرن حاضر حاضر مطرح شده است که چند دهه قبل از مقبولیت گسترده ای برخودار گردیده است . دیدگاه دیگری که ارائه شده است دیدگاهی است که بر وجود منشا اجتماعی برای پرخاشگری استوار است و در چند دهه اخیر رو به گسترش نهاده است به طوری که در حال حاضر به عنوان دیدگاه حاکم و مسلط مطرح می باشد . و بدین جهت ما در این بخش نظرگاه منشا اجتماعی در پرخاشگری را به طور اجمالی مورد بررسی قرار می دهیم . دیدگاه منشا اجتماعی در پرخاشگری «این دیدگاه مبتنی بر یادیگری است . یعنی رفتارهای انسان تابع یادگیری و شرائط و موقعیت های بیرونی است . یادگیری از طرق مختلف همچون مشاهده، تقلید، شرطی سازی حاصل می شود . از نظر این دیدگاه پرخاشگری ذاتی نیست بلکه اکتسابی است و از تعامل بین اعضای خانواده و جامعه کسب می شود . در این راستا نقش تعلیم و تربیت، خانواده، محیط اجتماعی، رسانه های گروهی بسیار با اهمیت است » (1) . «بخش اعظم تحقیقات از چشم انداز یادگیری اجتماعی صورت گرفته است » (2) . «بیشتر روان شناسان نقطه نظر تیره و بدبینانه پرخاشگری «طبعیت آدمی » را نمی پذیرند . آنان در عوض اهمیت عوامل محیطی، اجتماعی و یادگیری را در تنظیم رفتار پرخاشگرانه مورد تاکید قرار می دهند (باندورا، 1983، بارون، 1977، برکووتیس، 1962)» . (3) نقش خانواده در پرخاشگری در محیط خانواده امور متعددی می تواند در بروز و تشدید رفتارهای پرخاشگرانه نقش مؤثر داشته باشد از جمله این امور می توان به الگوی تربیتی نامناسب، اختلافات و تعارضات شدید خانوادگی، طلاق و جدایی، تاثیر متقابل خواهر و برادر اشاره نمود . البته پرواضح است که هر یک از این امور در نابسامانی ها و رفتارهای ضد اجتماعی مؤثر هستند اما در حال حاضر ما درصدد بیان آن ها نمی باشیم . - الگوی تربیتی نامناسب: «خانواده های مساوات طلب و سهل گیر و بی بندوبار: در این خانواده ها به خاطر آزادی عمل بسیار فرزندان نفس بچه ها بیش از حد رشد می کند لذا هر چه دلش می خواهد دنبالش می رود و چون امکانات محیطی و فرهنگی و غیره به او اجازه نمی دهد که دلخواهش را انجام بدهد . پس زمینه انحراف پیدا می شود، اعتیادات، بزهکاری ها، پرخاشگری ها فراوان دیده می شود» (4) خانواده های خود کامه و مقتدر: گرچه این دو نوع الگوی تربیتی در محیط خانواده گاهی سبب پرورش فرزندانی می شود که بدون چون و چرا مطیع والدین هستند لکن در موارد زیادی هم سبب به وجود آمدن روحیه سرپیچی، تضادورزی، مخالفت و پرخاشگری در فرزندان می گردد . «به ویژه در دوران نوجوانی به بعد، چون دراین دوره نوجوان خودش را می باید و می فهمد که پدر و مادر زور می گویند بنابراین سرپیچی می نماید، و ضدیت و مخالفت و در نهایت احتمالا فرار می نماید» . (5) در تایید مطالب فوق «هافمی از تحقیقی چنین نتیجه می گیرد «کودکانی که در خانواده های سختگیر بزرگ می شوند مطیع و فرمانبردارند ولی در اکثر موارد رفتار آن ها توام با پرخاشگری است » . (6) پیشوایان دین اسلام نیز الگوی تربیتی همراه با سختگیری و اعمال قدرت را نادرست تلقی کرده اند . حضرت علی علیه السلام فرموده اند: آداب و رسوم خود را بر فرزندانتان به زور تحمیل نکنید; چرا که آن ها برای زمانی غیر زمان شما خلق شده اند» (7) - اختلافات خانوادگی «درگیری های شدید بین والدین، احساسات منفی کرودکان را به دنبال دارد . و سبب می شود تا کودکان با همسالان خود رفتاری پرخاشگرانه و یا بزهکارانه داشته باشند و معمولا میان آن ها محبوبیتی بدست نیاورند» . (8) همچنین ففر در پژوهش خود به این نتیجه رسید که کودکان خانواده هایی که والدین پرخاشگر دارند از پرخاشگری بیشتری برخوردارند» . (9) بر اساس تحقیقات «تاکمن و همکارش (سال 1966) خانواده هایی که از حیث رفتار پرخاشگرانه در سطح بالایی قرار دارند، در معرض آن هستند که از حیث رفتار ضد اجتماعی نیز در سطح بالا باشند .» (10) - طلاق «جدایی والدین از یکدیگر به علل مختلفی نظیر مرگ، طلاق و غیبت طولانی یکی از والدین مشکلات فراوانی را در روند رشد فرزندان به وجود می آورد که عواقب ناشی از آن ممکن است برای پسران تا حد رفتارهای ضد اجتماعی از قبیل دزدی، . . . پرخاشگری نسبت به دیگران گسترش یابد و در دختران نیز فساد و کینه ورزی های شدید و بدبینی و . . . را به وجود می آورد . در بین فرزندان، پسران بیش از دختران بر اثر طلاق، منفی باف، پرخاشگر و نافرمان می شوند و در محیط مدرسه نیز همچون خانه، حالت اضطراب و رفتارهای نابهنجار از آن ها مشاهده می شود . (11) در دیدگاه اسلام طلاق یکی از مبغوض ترین امور است و تا حد امکان باید از آن پرهیز شود و روایات زیادی در این زمینه وارد شده است . از جمله در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله چنین آمده است: «هیچ چیز مباح و جایزی مانند طلاق، مبغوض و منفور پیشگاه الهی نیست » . (12) - تاثیر متقابل خواهر و برادر «خواهر و برادر بعد از والدین در شخصیت و رفتارهای اجتماعی یکدیگر بیشترین تاثیر را دارند، به خصوص اگر در سنین 2 تا 10 سالگی باشند . در روابط خواهر و برادر احتمال یادگیری کودک از الگوهای رفتاری چون وفاداری، حمایت، اختلاف، تسلطجویی و رقابت بسیار زیاد است . دخترهایی که دارای برادر بزرگتر از خود هستند، معمولا پرخاشگر و جاه طلبند و حالات پسرانه دارند (ساتون، اسمیت و روزنبرگ 1970). در مقابل، پسرهایی که خواهرهای بزرگتر دارند، در قیاس با پسرهایی که برادر بزرگتر دارند، کمتر پرخاشگرند (لانگسترث، رامیرز و فرنندز 1975)» . (13) نقش تقلید در پرخاشگری «در نظریه یادگیری اجتماعی نقش تقلید از رفتار دیگران به عنوان علت پرخاشگری مورد تاکید قرار می گیرد .(باندورا، 1973، 1977، 1983). هم در آزمایش های آزمایشگاهی و هم در زندگی روزانه، افرادی که دیگران را در حال عمل پرخاشگرانه مشاهده کرده اند، آمادگی آن را دارند که در موقعیت مشابه همان کار را انجام دهند . پرخاشگری واگیر است . آیا سرمشق های پرخاشگرانه در راه اندازی آشوب ها، شورش ها و رویدادهای مشابه نقش مهمی بازی می کنند؟ گزارش دانشمندان اجتماعی از مشاهدان عینی حاضر در صحنه در زمان شروع این قبیل رویدادها، حاکی از آن است که چنین چیزی ممکن است درست باشد . در بیشتر موارد معلوم شده است که پرخاشگری زیاد در صورتی به وجود می آید که یک یا چند نفر «آتشین مزاج » مرتکب یک عمل شدید آغازین شوند (لیبرسون، سیلورمن، 1965، مومبوس، 1967)» . (14) نقش توهین، و ارزیابی منفی در پرخاشگری «شاید متداول ترین علت پرخاشگری روزمره، توهین کلامی یا ارزیابی منفی از سوی شخص دیگر است . توهین ممکن است عمدی نباشد; اما اگر عمدی تلقی شود و اگر قصد زیان آوری به توهین کننده نسبت داده شود، یک عمل پرخاشگرانه تعبیر می شود . این عمل پرخاشگرانه در شخص که مورد توهین قرار گرفته است موجب برانگیخته شدن پرخاشگری می شود و این شخص با پرخاشگری متقابل پاسخ می دهد . مخصوصا در موقعیت های عمومی که ما می کوشیم عزت نفس خود را پیش چشم دیگران محفوظنگاه داریم، پرخاشگری متقابل دربرابر توهین، احتمالا پرخاشگری اول را تشدید کند و یک دور باطل از افزایش خشونت به وجود آوردکه سرانجام به پرخاشگری بدنی منجرشود» . (15) نقش اطاعت از دیگران در پرخاشگری «در بعضی موارد پرخاشگری در اثر فرمانبرداری از دستور دیگران مانند پدر و مادر، برادر و دوستان صورت می پذیرد و در این خصوص این گونه اظهار شده است که «یکی از علت های اجتماعی مهم پرخاشگری آدمی اجابت به اولیاء امور است که به ما دستور می دهند نسبت به دیگران پرخاشگری کنیم . این نفوذ قدرتمند در بعضی آزمایش های اطاعت (میلگرام، 1963، 1965، 1974)، به اثبات رسیده است » . (16) نقش تنبیه در پرخاشگری با توجه به اینکه تنبیه یکی از متداول ترین شیوه های کنترل رفتارهای پرخاشگرانه است پژوهش گران تحقیقات و آزمایش های فراوانی در این مورد به انجام رسانده اند که در مجموع نتیجه این تحقیقات بر عدم موفقیت شیوه تنبیه در کنترل پرخاشگری دلالت دارند و آزمایش های متعدد نشان داده است که در بسیاری از موارد تنبیه سبب پرخاشگری بیش تر گردیده است . «هنگامی که از تنبیه به طور غیر مؤثر استفاده می شود ممکن است تمایلات پرخاشگرانه را واقعا افزایش دهد . تنبیه ناکام کننده است و به همین جهت ممکن است شخص تنبیه شده را بیش تر برانگیخته کند و خشمگین سازد . به علاوه تنبیه در ذات خود، عمل پرخاشگرانه است که برای پرخاشگری سرمشق فراهم سازد . «تنبیه کردن به خاطر پرخاشگری، یکی از شیوه های کلاسیک در کنترل پرخاشگری آدمی بوده است . تنبیه، (punishment) هنگامی رخ می دهد که رویدادی که به دنبال نوعی رفتاری می آید یا به آن وابسته است احتمال وقوع مجدد رفتار را کاهش دهد . عامل تنبیه معمولا، ولی نه ضرورة، رویداد ناخوشایندی است که به دنبال رفتار می آید . گوشمالی، جریمه، از دست دادن پذیرش اجتماعی، شرمساری، زندانی شدن و امثال آن ها می توانند به عنوان عوامل تنبیه به کار می روند . در جامعه ما به صورت گسترده ای اعتقاد بر این است که تنبیه پرخاشگری، پرخاشگری را کاهش می دهد . اما به طوری که به زودی خواهیم دید تنبیه ممکن است آن قدر هم که تصور می شود اثر بخش نباشد» . (17) نقش وسائل ارتباط جمعی در پرخاشگری وسایل ارتباط جمعی نظیر رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و مجلات از طرق مختلف همچون نمایش فیلم های جنائی صفحات حوادث مطبوعات و رمان های پلیسی و جنائی در امر الگو دهی رفتارهای پرخاشگرانه به مردم نقش بسیار موثری ایفا می کنند . در این میان نقش تلویزیون از برجستگی خاصی برخوردار است که بدین جهت تحقیقات و پژوهش های فراوانی صورت پذیرفته است که اکثریت قریب به اتفاق بر نقش تلویزیون بر ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی نظیر پرخاشگری و جنایت تاکید دارند - نقش تلوزیون در پرخاشگری: در چند دهه اخیر هیچ یک از رسانه های گروهی به اندازه تلوزیون در بین مردم گسترش نیافته است به طوری که امروزه اکثریت مردم در سنین مختلف بخش زیادی از وقت خود را صرف تماشای برنامه های تلویزیونی می کنند و بر اساس مطالعات انجام شده در زمینه تاثیرات این رسانه محققین اظهار می دارند که «تلویزیون و فیلم برای ما سرمشق های پرخاشگرانه بسیاری فراهم می آورند (گین 1983) (18) » . «اعتقاد من این است شواهد موجود قویا با این نقطه نظر هماهنگی دارند که نمایش خشونت در رسانه های گروهی این احتمال را که تماشاگران خود با شیوه های تهاجمی مشابهی رفتار کنند افزایش می دهد» (19) تلویزیون با توجه به سمعی و بصری بودنش در الگودهی به بینندگان به خصوص کودکان نقش زیادی ایفا می کند و بسیاری از افراد سعی می کنند خود را به جای هنرپیشه های فیلم های جنائی بگذارند و به بیان دیگر از آن ها تقلید می کنند . بر اساس تحقیقی که توسط یک کمیته فرعی سنای آمریکا انجام گرفته است «صحنه های جنایی و خشونت آمیز، روش های جنایتکارانه را به کودکان می آموزد این صحنه ها هم عمل جنایت را به کودک کینه توز ابقاء می کند و هم اجرای آن را تایید می کند، زیرا کودک را به انجام دادن پرخاشگری، خضونت و جنایت وا می دارد . سرگرمی های تلویزیونی به ویژه فیلم ها در آموزش رفتارهای اجتماعی و جامعه پسند و یا ضد اجتماعی و پرخاشگرانه به افراد جامعه، به خصوص به کودکان تاثیر به سزایی دارد» . (20) شرایط محیطی و پرخاشگری «شرایط محیطی ناخوشایند یا آزار دهنده، ممکن است بعضی از مردم را آماده پرخاشگری کند . دمای زیاد [دست کم تا یک حد معین (بارون، 1977])، صدای شدید (دونر شتاین و ویلسون 1976)، و در برخی شرایط ازدحام (فرید من 1975، اسکاپلرو استاکدیل، 1977) پرخاشگری را، به ویژه در افرادی که به نحوی قبل خشمگین بوده اند، افزایش می دهد . اشکال و جلوه های پرخاشگری در زمینه پرخاشگری توجه به این نکته به ویژه برای مربیان و والدین ضروری است که این نوع رفتار در افراد به خصوص کودان و نوجوانان همیشه به یک شیوه و شکل خاص ابراز نمی گردد بلکه به تناسب شرایط موجود در قالب ها و اشکال متنوعی از قبیل تمسخر دیگران، لجاجت و سرسختی، درگیری با دیگران، انتقادات بیش از حد از عقاید و افکار عمومی، بی توجهی نسبت به دستورات بزرگ سالان و تناقض گویی تجلی می نماید . (21) ضرورت اصلاح رفتارهای پرخاشگرانه جای بسی تاسف است که علی رغم یافته های علمی قابل ملاحظه ای که از خلال تجربیات و تحقیقات فراوان متخصصین و پژوهشگران در زمینه کشف علل بیماری های روانی همچون پرخاشگری به دست آمده است، هنوز بسیاری از مردم اعتقاد و حساسیتی به لزوم پیشگیری و درمان بیماری های روانی ندارند . آن گونه که قابل مشاهده است بسیاری از خانواده ها خود را تنها ملزم به پیشگیری و درمان بیماری های جسمی فرزندان خود می دانند و در صورتی که فرزندانشان دچار مشکلات روانی گردند نه تنها درصدد معالجه به موقع برنمی آیند بلکه با اتخاذ شیوه های غیر اصولی و مضر همانند تنبیه شدید، سرزنش و . . . موجب تشدید این گونه بیماری ها می گردند . برای درمان پرخاشگری قبل از هر چیز باید علل آن شناسایی شود و پس از شناخت انگیزه های پرخاشگری در کودک متناسب با هر یک از انگیزه های طرح شده اقدام نمود . ولی به طور کلی می توان به کمک ایجاد فرصت های مناسب و اقدامات صحیح و مورد قبول اجتماع مانند فعالیت ها و مسابقات ورزشی، نقاشی و . . . به افراد پرخاشگر کمک نمود . (22) اشاره به بعضی راه های اصلاح پرخاشگری برای اصلاح و کنترل پرخاشگری راه حل هایی عنوان شده است که به طور اجمال عبارتند از: «1- آگاهی دادن: این مساله مهمی است که باید به کودک تفهیم شود راه وصول به هدف از طریق پرخاشگری درست نیست . 2- آشنا کردن کودک به حقوق دیگران . 3- رفع ناکامی ها; باید به گونه ای به جبران محرومیت ها پرداخت . 4- ایجاد محیط صمیمی . 5- آماده کردن کودک برای ایجاد دوستی ها . 6- ایجاد سرگرمی و اشتغال آن چنان که حتی فرصت فکر کردن برای دعوا و تهاجم را نداشته باشد (23) 7- نادیده گرفتن: برخی از روان شناسان مؤثرترین و مهم ترین ابراز برای تغییر یک رفتار نامناسب مانند پرخاشگری را نادیده گرفتن آن می دانند» . (24) جنبه طبیعی پرخاشگری «این هشدار قابل ذکر است که اگر کودکی در خانه اندکی جیغ و داد کشید و یا اسباب بازی خود را به این طرف و آن طرف پرتاب کرد نباید زود نتیجه گرفت که او پرخاشگر و یا فردی نامتعادل است، همه گاه به مقدار معینی زدن و خراب کردن و جیغ و دادها طبیعی حیات کودکان و از نظر علمی قابل قبول است . جنبه های مربوط به رشد و مراحل آن ایجاب می کند که کودک گاهی توان خود را مورد آزمایش قرار دهد و ببیند در چه وضعی و موقعیتی است، یا مثلا پدر و مادر تا چه میزان از او نازکشی دارند و او به چه میزان می تواند بر آن ها تسلط داشته باشد . بدین سان والدین از پرخاشگری های او نباید ناراحتی به خود راه دهند و گمان کنند آن ها در آینده افرادی پست و رذل خواهند شد» . (25) پی نوشت ها: 1- جزوه روان شناسی فیزیولوژیک، دکتر خداپناهی ص 49 2- اختلال های رفتاری کودکان، ص 523 3- روان شناسی انگیزش و هیجان ص 57 4- روان شناسی رشد (26) با نگرش به منابع اسلامی، ص 888 5- جزوه روان شناسی رشد، دکتر فتحی آشتیانی، ص 44 6- روان شناسی رشد (27) ، ص 873 7- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ص 267 8- جزوه روان شناسی رشد، دکتر فتحی آشتیانی، ص 886 9- روان شناسی کودکان محروم از پدر ص 99 10- روان شناسی کودکان محرم از پدر، ص 110 11- روان شناسی رشد (28) ص 888 12- وسائل الشیعه، ج 15، ص 267 13- روان شناسی رشد (29) ص 866- 864 14- روان شناسی انگیزش و هیجان، ص 59 15- روان شناسی انگیزش و هیجان، ص 51 16- ر . ک . همان، ص 59 17- روان شناسی انگیزش و هیجان، ص 62 18- روان شناسی انگیزش و هیجان، ص 60 19- ر . ک . همان، ص 60 20- روان شناسی رشد (30) ، ص 939 21- جزوه رشد (31) ، دکتر احمد فتحی آشتیانی، انتشارات مؤسسه امام خمینی، ص 5 22- رفتارهای بهنجار و نابهنجار کودکان و نوجوانان، ص 79 23- خانواده و دشواری های رفتاری در کودکان، ص 222 24- جزوه رشد (32) ، استاد دکتر احمد فتحی آشتیانی، ص 5 25- خانواده و دشواری های رفتاری در کودکان و نوجوانان، دکتر علی قائمی، ص 222 منبع : سایت یاد و خاطره شهدا بنقل از پایگاه حوزه موضوعات مرتبط: مقالات و مطالب اجتماعی
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|