موضوعات
دوستان
|
نوشته شده به دست جامانده از قافله
استقامت: پايدارى در دين اين واژه از ريشه «قـوـم» است و براى آن معانى مختلفى مانند اعتدال[1]، ثبات و مداومت[2] استمرار[3]، پايدارى، ايستادن، درست شدن و قيمتنهادن[4] را بازگو كردهاند و معناى اعتدال شهرت بيشترى دارد.[5] برخى گفتهاند: استقامت همان اقامه است; ولى اضافه شدن دو حرف «س» و «ت» معناى آن را تأكيد مىكند.[6] در معنايى جامع مىتوان گفت نظر به اينكه اصل واحد در اين ماده، مفهومى است در برابر قعود و معناى اصلى آن به پاداشتن و فعليت عمل است، استقامت با توجه به معناىطلبى باب استفعال، بهمعناى طلب قيام است و استمرار و استدامت و مانند آن از لوازم معناى اصلى بهشمار مىآيد.[7] موارد استقامت: يك آيه از 9 آيهاى كه مشخصاً به موضوع استقامت پرداخته استقامت را در زمينه عهد و پيمان مطرح كرده است: «فَمَااستَقـموا لَكُم فَاستَقيموا لَهُم» (توبه/ 9،7) و ساير آيات مربوط به استقامت در زمينه توحيد و ايمان به ربوبيت و الوهيت خدا و سير به سوى او (استقامت در دين) است. در يك آيه از اين آيات ذكر بودن قرآن براى كسانى مفيد دانسته شده كه مىخواهند اهلاستقامت در حق[31] باشند: «اِن هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعــلَمين * لِمَنشاءَ مِنكُم اَنيَستَقيم» (تكوير/81،27ـ28) ساير آيات در يك تقسيم كلى يا فرمان استقامت داده (يونس/10،89; هود/11،112; شورى/42،15) يا از آثار استقامت سخن گفته است. (احقاف/46،13; جنّ/72،16) مخاطب يك آيه از 4 آيهاى كه فرمان استقامت داده همه انسانها هستند. اين آيه با بيان وحدانيت خداى سبحان خواهان استقامت بندگان در مسير حركت به سوى خداست:«اَنَّما اِلـهُكُم اِلـهٌ واحِدٌ فَاستَقيموااِلَيهِ» (فصّلت/41،6); اما سه آيه ديگر مشخصاً بعضى از پيامبران را مخاطب قرار داده است. در دو آيه از پيامبر اسلام خواسته شده است همانگونه كه به او فرمان داده شده، استقامت ورزد. (هود/11، 112; شورى/42،15) ظاهر اين آيات به روشنى خواهان استقامت بر مدار فرمانهاى خداوند است; اما مفسران مراد از فرمانها را در اين آيات متفاوت بيان كردهاند; بعضى اين فرمانها را چيزى غير از قرآن مىدانند كه در اين آيات خداوند پيامبر را مأمور اجراى آن كردهاست[32]; اما مفسرانى ديگر استقامت را ناظر به دستورهاى قرآن مىدانند كه پيش از نزول اين آيات بر پيامبر فرود آمده است.[33] موسى* و هارون(عليهما السلام)ديگر پيامبران الهىاند كه در قرآن مأمور به استقامت شدهاند: «قالَ قَد اُجيبَت دَعوَتُكُما فاستَقيما ولا تَتَّبِعانِّ سَبيلَ الَّذينَ لا يَعلَمون». (يونس/10،89) با توجه به عبارت «لاتَتَّبِعانِّ» كه در ادامه آيه، موسى و هارون* را از پيروى راه نادانان بر حذر مىدارد مىتوان گفت كه مراد، استقامت بر پيروى از راه خداست. برخى مقصود از آن را استقامت در دعا دانستهاند.[34] بعضى از مفسران با توجه به اينكه مخاطب سه آيهاخير پيامبران الهى هستند و يكى از مهمترين دستورهاى خداوند براى آنان به انجام رساندن رسالت و ابلاغ پيام خداست، استقامت را، استقامت در تبليغ دين و پيامبرى هم مىدانند.[35] آثار و موانع استقامت: در قرآن آثارى چند براى استقامت بازگو شده كه بخشى از آن، پاداش اهل استقامت در دنيا و پارهاى ديگر پاداش استقامت در آخرت است; اما ويژگى بهرهمندى از ولايت الهى، در دنيا و آخرت شامل بندگان با استقامت مىگردد: «الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ استَقـموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلـئِكَةُ... نَحنُ اَولِياؤُكُم فِى الحَيوةِ الدُّنيا وفِى الأخِرَةِ» (فصّلت/41،30ـ31) مىتوان عبارت «نَحنُ اَولِياؤُكُم» را از جانب ملائكه دانست; اما چون فرشتگان واسطه رحمت خداوند بوده، از خود ولايتى ندارند، اين عبارت به ولايت الهى تفسير مىشود.[42] اهل استقامت، از رهگذر بهرهاى كه از ولايت الهى و نزول فرشتگان بشارت دهنده دارند، از چنبره ترس و اندوه آزادند: «الَّذينَ قالوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ استَقـموا تَتَنَزَّلُ عَلَيهِمُ المَلـئِكَةُ اَلاّ تَخافواو لا تَحزَنوا ... نَحنُ اَولِياؤُكُم فِىالحَيوةِ الدُّنيا و فِى الأخِرَةِ» (فصّلت/41،30ـ31; احقاف/46،13) اهل استقامت در دنيا از بركات خداوند بهرهمند مىشوند: «واَلَّوِ استَقـموا عَلَى الطَّريقَةِ لاََسقَينـهُم ماءً غَدَقـا» (جنّ/72،16) عبارت «ماءً غَدَقـا» دراين آيه كه به آب فراوان[43] معنا شده كنايه از وسعت و فراوانى روزى است.[44] مشابه اين تعبير كنايى درباره اهل كتاب نيز آمده است[45]: «ولَو اَنَّهُم اَقاموا التَّورةَ والاِنجيلَ و ما اُنزِلَ اِلَيهِم مِن رَبِّهِم لاََكَلوا مِن فَوقِهِم و مِن تَحتِ اَرجُلِهِم» (مائده/5،66) برخى نيز «ماءًغَدَقـا» را به هدايت[46] و علم كثير[47] تفسير كردهاند. در آخرت هم زندگى جاودانه در بهشت موعودى كه همه چيز در آن فراهم است، فرجام نيكوى بندگانى است كه بر ربوبيت خداوند استقامت مىورزند[48]: «واَبشِروا بِالجَنَّةِ الَّتى كُنتُم توعَدون ... لَكُم فيها ما تَشتَهى اَنفُسُكُم ولَكُم فيها ما تَدَّعون» (فصّلت/41،30 ـ31)، «اُولـئِكَ اَصحـبُ الجَنَّةِ» (احقاف/46،14) استقامتورزى براى مؤمنان، به سبب عوامل بازدارندهاى در بيرون و درون وجود آدمى، همواره با موانع و دشواريهايى همراه است كه با توجه به مفهوم استقامت، هر كوتاهى و نقصى در عبوديت خدا را، مىتوان مانع استقامت تلقى كرد، ازاينرو دربعضى از آياتمرتبط با استقامت به چند عامل كلى اشاره شده است. اين موانع عبارت است از: فراموشى ياد خدا[49] (جنّ/ 72،17)، پيروى از هوا و هوس[50] (شورى/ 42،15)، پيروى از راه نادانان[51] (يونس/ 10،89)، ممانعت شيطان از حركت انسان در صراط مستقيم[52](اعراف/7،16)، اختلاف و تنازع (انفال / 8،46) و دنياطلبى. (آلعمران/3،152) منابع ارشادالعقل السليم الى مزايا القرآن الكريم، ابىالسعود; بحار الانوار; بصائر ذوىالتمييز فى لطائف الكتاب العزيز; تاج العروس من جواهر القاموس; التحقيق فى كلمات القرآن الكريم; ترتيب كتاب العين; تفسير التحرير و التنوير; تفسير راهنما; تفسير غريب القرآن; التفسير المنير فىالعقيدة والشريعة و المنهج; تفسير نمونه; تفسيرنورالثقلين; تهذيب اللغه; جامع البيان عن تاويل آى القرآن; الجامع لاحكام القرآن، قرطبى; رحمة من الرحمن فى تفسير و اشارات القرآن; روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم; روض الجنان و روح الجنان; الصحاح تاج اللغة و صحاحالعربيه; غرائب التفسير و عجائب التأويل; فتحالقدير; الفتوحات المكيه; فرهنگ فارسى; القاموسالمحيط; الكشاف; كشف الاسرار و عدة الابرار; لسانالعرب; لطائف الاشارات; لغت نامه; مجمع البحرين; مجمع البيان فى تفسير القرآن; مدارجالسالكين; معجمالفاظ غررالحكم و دررالكلم آمدى; معجم الفروق اللغويه; معجم مقاييساللغه; المعجمالوسيط; مفردات الفاظ القرآن; منازلالسائرين; الميزان فى تفسيرالقرآن; النكتوالعيون، ماوردى; النهاية فى غريبالحديث و الاثر; نهجالبلاغه. منابع: [1]. تاج العروس، ج17، ص592; الصحاح، ج5، ص2017; مجمع البحرين، ج3، ص566.
منبع: مرکز فرهنگ ومعارف قرآن
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::. |
درباره وبگاه
![]() آرشيو مطالب
آخرين مطالب
|